بدون عنوان
×××یه خبر خیلی مهم××× ( خبر رو اینجا بخونید ) چند روز پیش دختر عمه ی مامانی که تازه ازدواج کردن از کرج اومدن خونمون. شوهرش ادم باحالیه خوشم اومد ازش آخه من واسه عرسیشون نتونستم برم این بود که کلا هیچ پیش زمینه نداشتم ازش. سپنتا هم کلی با آقا جواد خودمونی شده بود طوری که حمله می برد طرف عینکش. 2-3 روز پیش هم یکی از پسر عمه هام اومدن ( بعد از 17- 18 سال ) من که اصلا پسرشو ندیده بودم دخترشم فک کنم 2-3 سالش بود آخرین باری که دیده بودمش. دیشبم دعوت بودن خونه ما کلی خوش گذشت بهمون. و اما عکسای سپنتا Continue reading → ...
نویسنده :
بابا هومن
17:34